شاید خانواده ای را موفق بدانیم که خوشی و شادی در آن پایدار باشد. اما آیا خانواده ای سراغ داریم که هیچ ناگواری و مصیبتی در آن رخ ندهد؟ می شود که خوشی برای اعضای آن تضمین شده باشد؟ اینجاست که تردید می کنیم که آن چه در وهله ی نخست در ذهن ما معیاری برای موفقیت جلوه می کند، می تواند معیار مناسبی نباشد.

اگر برای موفقیت یک خانواده ثروت ، خوشی و ناخوشی یا اضطراب و تنش معیار موفقیت است، پس چگونه می توان زندگی حضرت رسول (صلی الله علیه واله وسلم) و حضرت خدیجه (سلام الله علیها) را یک زندگی موفق دانست؟ زندگی آن دو بزرگوار از مرحله ی انتخاب تا انتها، سراسر از رنج و ناملایمت؛ در یک فضای سنگین پرتنش بود. اما کیست که در موفقیت زندگی این دو تن تردیدی داشته باشد؟ تا سالها پس از مرگ حضرت خدیجه سلام الله علیها، وقتی نام ایشان میامد، چشمان حضرت رسول (صلی الله علیه واله وسلم) پر از اشک می شد و از ایشان به نیکی یاد می کرد، تا جایی که باعث حسادت دیگر زنان ایشان می شد.

پس هیچ گاه حسرت زندگی کسی را نخورید، همسر خودتان را با دیگری مقایسه نکنید ، خدا را شکر کنید و به این جمله معروف معتقد باشید که داشته های شما، آرزوی دیگران است


از شاخص های موفقیت در زندگی این دو بزرگوار، می توان به درک و تفاهم پایدار، گذشت از خواسته های خود به خاطر دیگری، همفکری و کرامت، اشاره کرد، نه ثروت و خوشی و...

وقتی خاطرات همسران شهدا در دوران جنگ را می خوانیم، به خوبی رضایتمندی و حس شیرین این عزیزان از زندگی را در می یابیم؛ در حالی که آنان از خیلی از خوشی هایی که امروزه برای یک خانواده ی موفق تعریف می کنیم، بی بهره بوده اند. حتی غالباً از ابتدایی ترین حق خود، یعنی حضور در کنار یکدیگر نیز محروم بوده اند.

همزبانی و هم اندیشی، سازگاری و  مدارا از ویژگی های موفقیت این خانواده ها بود.

توجه داشته باشید، موفقیت امری نسبی است ؛ کمتر کسی پیدا می شود که در همه ابعاد زندگی به معنای واقعی موفق باشد. چه بسا فردی در مقایسه با یک فرد موفقیت کمتر و در مقایسه با فرد دیگر موفقیت بیشتری داشته باشد.

پس هیچ گاه حسرت زندگی کسی را نخورید، همسر خودتان را با دیگری مقایسه نکنید ، خدا را شکر کنید و به این جمله معروف معتقد باشید که داشته های شما، آرزوی دیگران است.

توجه به این نکته ضروری است که خصوصیات خانواده ی موفق، متفاوت از خصوصیات فرد موفق است. مثلاً بارها شاهد بوده ایم که در رسانه، زوجی را موفق معرفی کرده اند که آقا، استاد دانشگاه و خانم، پزشک است. در حالی که ممکن است هر یک از این دو در جامعه فرد موفقی هستند اما با هم خانواده ی موفقی را تشکیل نمی دهند. گول ظواهر را نخورید ، اگر همسر من هم پزشک بود ...! ای کاش با خواستگاری که روان شناس بود ازدواج کرده بودم! و یا مادرم گفت دختر خاله ات را بگیر ها، گوش نکردم. این جملات منفی فقط شما را به زندگی ناامید و دلسرد می کند.

از طرف دیگر خانواده ها ساختارهای متفاوتی دارند. به همین دلیل، ممکن است روشی که خانواده ای را به موفقیت می رساند برای خانواده ی دیگر کارآمد و مناسب نباشد. حواستان باشد هر خانواده برای موفقیت بیشتر باید به دنبال روش مناسب و مخصوص به خود باشد.