پيشينه تمدن مسلمونا در طي قرن هاي متمادي، نشون مي ده که اعتقاد به دين در كنار عمل به اون سبب درجات بالائي از پيشرفت و رشد مسلمونا بوده... از صدر اسلام تا قرن ها بعد مسلمين به واسطه خودباوريي كه بر اثر دستورات شريعت اسلام به اون رسيده‌بودن، به پيشرفت هاي فراواني در زمينه‌هاي علمي‌، فرهنگي‌، سياسي‌، اجتماعي و... دست يافتن.
اما علل عقب موندگي مسلمونا رو ميشه در موارد زير خلاصه كرد:
1) بي ترديد اگر مسلمونا از تعاليم وحي فاصله نمي گرفتن، و قوام سياسي و وحدت اجتماعي خودشون رو حفظ مي كردن، الآن هم می تونستن از هر نظر جلوتر از غرب باشن؛ چون الآن هم اگه به جاي درگيري هاي بيهوده و اتلاف منابع خود به وحدت بينديشن، به قدرتي بزرگ با امكاناتي وسيع در جهان تبديل مي شن و در پرتو برنامه ها و استفاده از استعدادها، از نظر فناوري نيز به قدرتي قابل اعتماد مبدل شده و از نظر فرهنگي رتبه اي عالي كسب مي كردن.
2) گرچه اصل دين، جامع و کامله، اما متأسفانه برداشت هاي غير كارشناسانه از دين همانند برداشت هاي غلط از زهد، دنيا، دعا، انتظار و ... موجب عقب موندگي شده وگرنه همين مفاهيم در صدر اسلام و حتي در غرب موجب پيشرفت شده ... .
البته بايد اعتراف كرد كه رواج انديشه هاي صوفي گرانه و برخي انحرافات مذهبی ديگه نقش مؤثري در عقب موندگي مسلمونا از قافله صنعت و پيشرفت داشته و از نظر فرهنگي هم خسارت هاي خاص خودش رو به دنبال داشت.
3) مسلمونا بر اساس انگيزه و هدايت هاي ديني، مسير رشد را پيمودند و بر اثر انحراف از دين و آلودگي به مفاسد، دنيا پرستي، سستي و كاهلي، به انحطاط و عقب ماندگي گرائيدند.
4) سرگرم شدن مسلمونا به تفرقه و جنگ هاي داخلي و جانشين ساختن شعارهاي استعماري همچون ناسيوناليسم، پان عربيسم و... به جاي تكيه بر اصول گرائي و اتحاد بين الملل اسلامي، شعارهايي كه جز عقب ماندگي فرهنگي و علمي و ... ارمغان ديگه اي نداشتن.
5) هجوم بيگانگان و استعمارگران و تلاش اونا براي عقب نگاه داشتن كشورهاي جهان سوم براي استثمار منابع انساني و طبيعي و تداوم سلطه غرب بر اين كشورها، و به غارت رفتن سرمايه هاي ملي و آتش سوزي كتابخانه هاي بزرگ اسلامي و... .
6) وجود نظام سياسي فاسد و استبدادي كه به جاي همت در جهت رشد و پيشرفت مسلمونا فقط به فكر حفظ قدرت خويش و صرف هزينه هاي عمومي مسلمونا در جهت خوش گذراني و ... بودن، وجود اين نظام ها و حاكمان فاسد خود ناشي از انحرافات سياسي صدر اسلام پس از رحلت پيامبر اكرم (ص) و انحرافات اعتقادي و اجتماعي بعد از اون بود، اين نظام هاي سياسي، در شخصيت و منش انسان ها و فرهنگ اين جوامع نيز آثار زيانباري داشتن.
7) تنها مسلمانان و كشورهاي اسلامي به اين گرفتاري مبتلا نيستند، بلكه كشورهاي غير اسلامي و سكولار نيز در فقر مطلق يا نسبي باقي موندن که بی تردید جوامع غربی و استعماری در این عقب موندگی ها نقش موثری داشتن... .
..اكنون نيز اگه ما مسلمونا باور كنيم كه كاملترين و بهترين شريعت رو در اختيار داريم و طبق سفارشات اين دين مقدس آسماني عمل کنيم‌، هر كس در محدوده كار خود بهترين تلاش رو خواهد داشت و بالاترين نتيجه رو خواهد گرفت ‌و اجتماع مسلمين از هر لحاظ پيشرو و سرآمد خواهد بود. اما متأسفانه دشمنان اسلام به واسطه عنادي كه با اسلام داشتند با تبليغات فراوان‌، همواره براي كمرنگ كردن ارزش هاي اسلامي و ايجاد تفرقه بين مسلمين تلاش فراوان نموده تا مسئله مهم خودباوري رو به خودباختگي در مقابل فرهنگ بيگانه تبديل كنند، به گونه‌اي كه بعضي از مسلمونا باور کردن كه اسلام عاجز از هدايت و رهبريه... .
اما مهمترین عامل این عقب افتادگی بی توجهی به مبانی وحیانی بین مسلمونا بود...
اکنون ببینیم چه گذشته بر کتاب خدا، این ودیعه الهی و جانشین های پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم ... مسائل اسف انگیزی که باید برای آن خون گریه کرد پس از شهادت حضرت علی (ع) شروع شد. خود خواهان و طاغوتیان قرآن کریم رو وسیله ای کردن برای حکومت های ضد قرآنی؛ و مفسّران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دریافت کرده بودن و ندای انّی تارک فیکم الثقلین در گوششون بود، با بهانه های مختلف و توطئه های از پیش تهیه شده، اونا رو عقب زدن ... تا کار به جایی رسید که نقش قرآن به دست حکومت های ظالم وسیله ای برای اقامه جور و فساد و توجیه ستمگران و معاندان حق تعالی شد و مع الاصف به دست دشمنان توطئه گر و دوستان جاهل، قرآن این کتاب سرنوشت ساز، نقشی جز در گورستان ها و مجالس مردگان نداشت ... .